تاریخ حقیقت



کرام‌الکاتبین تعداد چرخش‌های انجین بوگاتی پسرت را  شمرده است. نیروی محرّکت در ساعت، دقیقه، ثانیه چقدر آن‌را چرخانیده است؟

چقدر؟! 

نه نافهم، نه . ، باز هم که اشتباه شمردی کودن! کرام‌الکاتبین آن‌را برحسب قطره‌های عرق سرازیر شده از پیشانی ناامید خسته‌دلی حساب کرده است که برای سیر کردن عائله‌اش هر روز بارها و بارها خیابان‌های شهر را درنوردیده است.

کرام‌الکاتبین هزینه مسافرت‌های همسرت و ریخت‌وپاش‌های نوکرت را نیز حساب کرده است. مصارفشان به ریال، به دلار، تومان و به قران تاکنون چه مقدار شده است؟ 

چرا نمی فهمی ابله، نه.، باز خطا کردی احمق! کرام‌الکاتبین آن‌ها را بر حسب نگاه‌های هرز پیر دخترهای مملکتت حساب کرده است، همانهایی‌که امید همسر شدن از آن‌ها گرفته شده است.

اکنون نیک در کارنامه‌ات بنگر و نمره حسابت را بخوان!

می‌دانم که باور نمی‌کنی. 

ببین! کرام‌الکاتبین قلمش را برداشته است. آن‌را به جوهر آغشته است. چیزی نمانده فرودش آورد.

هنوز به حساب و کتابش ایمان نیاورده‌ای؟! 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تبلیغات harmonicnasym اوهام یک مهاجر کلیستنیکس استریت ورک اوت همه چی وبلاگ میهنی من فایل ترجمه دانلودها راز بلاگ جزوه ننویس